درباره نویسنده
فئودور داستایوفکسی در مسکو متولد شد. پدرش پزشک بود ولی او از درآمد پزشکی گذشت و به نویسندگی روی آورد. هنگامی که از ارتش فارغ التحصیل شد، با نوشتن داستان های همزاد، آقای پروخارچین و زنِ صاحبخانه برای خودش دردسر ساخت و توسط مأمور اطلاعات لو رفت.
ویژگی منحصر به فرد داستان های او، بررسی شخصیت شخصیت های او است. در اکثر نوشته های او شخصیت اول داستان مانند خودش فردی عصیان زده و روان پریش است و در کتاب های خود بیشتر از سرگذشتش الهام گرفته است.
درباره کتاب
رمان در باره تمام روابط و مشغله هایی است که تمام مردم با آن دست و پنجه نرم می کنند. دغدغه هایی مانند ثروت و عشق و شهرت و از نظر داستایوفکسی زندگی مانند یک قمار است و موفقیت و بدبختی انسان به شانس او بستگی دارد.و چیزی فراتر از دستان قدرت انسان ها است. نکته جالب این داستان وجود اتفاقات سرزده شخصیت ها، بلافاصله پس از خروج از قمارخانه است. و این پیام را به ما می رساند که ورود آن ها به قمارخانه برای چرخیدن گوی، آینده آنها را رقم می زند.
جزئیات |
نویسنده |
فئودور داستایوفسکی |
مترجم |
جلال آل احمد |
تعداد صفحات |
256 |
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شومیز |
خرید آنلاین کتاب,
خرید رمان قمارباز,
دانلود رمان قمار باز,
خرید کتاب های فئودور داستایوفسکی,
ترجمه های جلال آل احمد,
دانلود کتاب های جلال آل احمد,
خرید کتاب های جلال آل احمد,
دانلود کتاب های فئودور داستایوفسکی,
دانلود رمان های روسی,
رمان های روسی,
فئودور داستایوفسکی,
Fyodor Dostoevsky,
The Gambler,
buy The Gambler book,
classic_top
با صدایی بسیار بلند خود را وارد بحث کردم. بیش از همه وسیله ای می جستم که با آن مردک فرانسوی در بیفتم. در حالی که خطابم به ژنرال بود . فکر می کنم که حتی حرف او راهم قطع کردم - به او یادآوری کردم که در تابستان گذشته، روس ها هرگز نمی توانستند غذای خود را سر میز مهمان خانه ها صرف کنند. ژنرال نگاهی پر از تعجب به من افکند. و من ادامه دادم:
. شما این قدر کم احترام برای خودتان قائل هستید که هرگونه توهینی را تحمل می کنید. در پاریس، در کنار رود رن، و نیز در سویس، میز مهمانی ها چنان با این لهستانی ها و رفقای جانجانی فرانسوی شان اشغال شده که یک روس، حتی کوچک ترین محل اعرابی هم ندارد.
این ها را به زبان فرانسه می گفتم. ژنرال نگاهش را همین طور به من دوخته بود و نمی دانست که خشمگین شود و یا فقط به این بی نزاکتی من با تعجب نگاه کند.